چرا مسئولین در جمهوری اسلامی نقش اپوزیسیون خود را بازی می کنند؟

هوای تازه: در جمهوری اسلامی سیاست مسئولین در حوزه محیط زیست و تخریب آن تنها به خبررسانی محدود شده است. توضیح واضحات، برای اینکه حرفی نزده باشند، حرف می زنند. دست پیش می گیرند تا پس نیافتند. سعی دارند مرزها را بهم بریزند، و تشخیص سره را از ناسره مشکل کنند. روزی نیست که روسا، معاونان، کارشناسان شاغل در سازمان حفاظت محیط زیست در مورد بحران های زیست محیطی ساکت مانده باشند. کم کاری خود در حوزه برنامه ریزی برای مقابله با این بحرانها، و عدم توانائی در مدیریت سارماندهی در این جهت را با پرکاری در حوزه حرف پر می کنند. در سالهای نه چندان دور که جمهوری اسلامی با بحران مشروعیت روبرو نشده بود، بخش اعظم این مسئولین اصل ماجرا را کتمان می کردند، در آن دوره ها صدای اعتراض از دهان محدود دلسوزان باقی مانده در بدنه حاکمیت، و فعالین مستقل زیست محیطی شنیده می شد. در آن موقع خط کلی نظام براین بود که به هرشکل ممکن این صداها را خاموش کنند. بتدریج که صدای اعتراضی فعالین و تشکل های مستقل زیست محیطی رساتر، و اطلاع رسانی در رابطه با گسترش دامنه تخریب محیط زیست گسترش یافت، رژیم به جمع بندی جدیدی برای مقابله با این اعتراضات رسید. صدای مستقل محیط زیست دیگر قصد نداشت تنها بحران را اعلام کند. آنها علل این بحران را هم شرح می دادند. در غالب موارد هم انگشت اتهام بسوی رژیم ولائی نشانه می رفت. سودمحوری پروژه های عمرانی، رابطه های رانتی، فسادی که در لایه لایه های سیستم جا خوش کرده، تقویت ارگانهای نظامی-اقتصادی، فرار بخش بزرگی از نهادهای اقتصادی زیرمجموعه نهاد رهبری از پرداخت مالیات……. در کنار ماجراجوئی های منطقه ای و جهانی جمهوری اسلامی کار را به جائی رساند که همه آنهائی که از عبای قدرت آویزانند دم را دریابند و در پی پرکردن جیب خود و خاندانشان هرآنچه را که قابلیت غارت شدن دارد را چپاول کنند. از اینجا به بعد است که دیگر شاهد آنیم که سیاست انکارِ بحران، جای خود را به سیاست اعلام بحران از سوی خودشان تبدیل شد. همزمان با این تغییر مسیر، سرکوب فعالین زیست محیطی که به علل بحران می پردازند هم به شکل مهندسی شده در دستور کارشان قرار می گیرد. فعالین مستقل زیست محیطی روانه زندان می شوند، و مسئولین نقش اپوزیسیون را به عهده می گیرند. بحران عدم مشروعیت نظام ولایتی فعلا در بین مسئولین خود را اینگونه به نمایش می گذارد. تجربه نشان داده است که عمر این روند از آنچه تصورش را می شود کرد، کوتاه تر است.

جنگ طلبی، تولید زباله و افزایش روزافزون گرسنگی

امروز سه خبر در رسانه های کشور منتشر شد. خبرهائی که در ظاهر هیچ ارتباطی با هم ندارند. ولی در واقع نتیجه یک سیاست مشخص در اداره کشور است.

خبر اول: فرمانده سپاه پاسداران انقلاب اسلامی از دقت و کارآئی موشک های دوربرد این ارگان در هدف قرار دادن محل تجمع رهبران احزاب کردی مخالف رژیم خبر داد و نوشت ما تا شعاع دوهزار کیلومتری قادر به ضربه زدن به دشمنان هستیم.

خبر دوم: تولید و انباشت زباله در استانهای شمالی کشور، و عدم کارآمدی مدیریت بازیافت زباله در این منطقه، بتدریج این معضل را به مهم ترین بحران محیط زیست در این استانها تبدیل کرده است.

خبر سوم: در سال دو هزار و هفده میلادی تعداد گرسنگان جهان بیش از هشتصد میلیون اعلام شد، که سهم قاره آسیا از آن پانصد و پنجاه میلیون گرسنه است. 

شهید جامعه مدنی کردستان

ای تو پیش آهنگ رفتن در شب سرد زمانه
در ارس چون گل نشانده گرمی خونت نشانه

«شهید نمی میرد» فریادی بود که شامگاه امروز از عمق جان مردم مریوان برخواست. شهری که در سالهای اخیر پیشتاز فعالیتهای مدنی در کردستان ایران بوده است.
در تمام این سالها که دوران نشاط و سرزندگی حیات مدنی در این شهر دورافتاده مرزی بود، نام انجمن چیای سبز و شریف باجور بر تارک جامعه مدنی آن می درخشید.

بحران آب و حق اشتغال؛ کدامیک مهم ترند؟

هوای تازه: بحران آب که ریشه در علل گوناگون دارد در ادامه خود تیشه به ریشه ی کشاورزان و کارگران مزدو حقوق بگیر می زند. چهاردهه حکومت ولایتی نشان داده که آنها نه می خواهند و نه می توانند هیچکدام از این مشکل ها را حل کنند. بلکه بعکس آنها برای فرار از پاسخگوئی به آنچه که بر سر محیط زیست و آب از یکسوی و اشتغال کشاورزان و کارگران از سوی دیگر آورده اند، سعی می کنند مدافعان این دو گروه را رودروی یکدیگر قرار بدهند. این سیاست را در اشکال گوناگون ما شاهدش هستیم. جنگ آب، یکی دیگر از موضوعاتی است که آنها برای مثال بین استانهای کهکیلویه و بویر احمد و خوزستان از یکسوی و استان اصفهان از سوی دیگر دامن می زنند. خبری که خبرگزاری ایلنا در مورد نامه ممنوعیت کشت پائیزه در شوش و در پی آن خبر لغو این ممنوعیت منتشر کرد، نشانگر دو موضوع مرتبط و همزمان جدای از هم اشاره دارد.

مرگ شریف (باجور) و سلبریتی مفتخور

قصد جان است طمع در لب جانان کردن
تو مرا بین که در این کار به جان می کوشم

هیچ گاه کرد بودن خود را فریاد نزده ام و بر خلاف بسیاری از همزبانان خود که با این نگرش باعث نوعی افراطی گری و باز شدن دهان دیگرانی می شوند که عقده ی درونی خویش را هم با کورد و هم با ایران خالی کنند،مخالف بوده و هستم.

بحرانِ آب نامه – (یزد) چه نقشه ای در سر دارند؟

هوای تازه: این اواخر روزی نیست که در مورد پروژه انتقال آب از دریای عمان به فلات مرکزی ایران و استان یزد مطلبی منتشر نشود. بخش اعظم این خبرها از سوی گروهی از سرمایه داران تحت نام «گروه تعاونی پیشگامان» انتشارمی یابد. گروهی که اعلام کرده است می تواند سازماندهی و اجرای این پروژه را با استفاده از کمک های مردمی پیش ببرد. مدیران این گروه در همین راستا شرکت تعاونی آب رسانی فلات مرکزی پارس را راه اندازی کرده اند. آنها برای جلب مشارکت مردم و افکار عمومی از سونامی مهاجرت یزدی ها در صورت اجرائی نشدن این پروژه حرف می زنند و اینکه صنعت و کشاورزی در این منطقه از بین خواهد رفت. قطعا در ماههای آینده بیشتر در مورد فعالیت آنها خواهیم شنید. اما فعلا به چند نکته حیاتی اشاره می کنیم

مروری بر سخنان رئیس سازمان حفاظت محیط زیست و چند سوال از وی!

هوای تازه: محیط زیست کشورمان اسیر دست کسانی است که دوسره بار می کنند. از سوئی به هیچ وجه مسئولیت عملکرد خود در نابودی محیط زیست کشورمان در این چهاردهه را نمی پذیرند، و از سوی دیگر هم چون کاسه داغتر از آش سنگ محیط زیست را به سینه زده و توپ را به زمین مردم می اندازند. سخنان رئیس سازمان محیط زیست و معاون رئیس جمهور مشتی است نمونه خروار از این شکل برخوردها.

آتش دست‌بردار جنگل‌های هیرکانی نیست!

جنگل‌های گلستان رکورددار آتش‌سوزی/ امکانات موجود پاسخگو نیست

 بر اساس آمارهای اعلام‌شده میزان حریق‌ در جنگل‌های تاریخی گلستان، نسبت به سال‌های گذشته افزایش چشمگیری داشته است و این جنگل‌ها رکورددار حریق در کشور هستند.

هوای تازه به نقل از خبرگزاری دولتی مهر: بنا بر آمار موجود گلستان دارای ۴۵۲ هزار هکتار عرصه جنگل طبیعی و ۷۵ هزار هکتار جنگل‌های دست کاشت سوزنی‌برگ است. سال‌های زیادی است که آتش‌سوزی میهمان ناخوانده جنگل‌های استان شده و دراین‌بین، جنگل‌های سوزنی‌برگ خسارت بیشتری را از آتش‌سوزی‌ها می‌بینند.

چگونگی آبرسانی به دشت سیستان از شعار تا واقعیت!

آذر ماه سال نود و دو حجتی، وزیر جهاد کشاورزی در بازدید از دشت سیستان بسیار سخن ها از برنامه های در دست اجرا برای آبرسانی به این دشت بر زبان راند. خلاصه کلامش این بود: طرح آبرسانی به دشت سیستان تا سال نود و شش به بهره برداری می رسد. سال نود و شش از نیمه گذشته و این طرح هم در حال اجرا است. روز گذشته خبرگزاری های حکومتی اعلام کردند که معوقات کارگرانی که در جهت اجرای این پروژه بکار گرفته شده اند هنوز پرداخت نشده است. پروژه آبرسانی به دشت سیستان را با رنج و زحمت کارگرانی که رها شده اند پیش می برند. قضییه به همین سادگی است: قرار دارند که مشکل آبیاری دشت سیستان را از کار و زحمت ارزان و مفت، و در شرایطی رایگان، کارگران حل کنند. البته ناگفته نماند، هرچند تاکنون از چند و چونِ چرائی اجرای این پروژه خبری به بیرون درز نکرده است، ولی با سابقه ای که اینها از خود در همه این سالها به جای گذاشته اند، بایستی مطمئن بود که ته تهِ جریان قرار است بخشی از وابستگان به حکومت از مزایای این آبرسانی بهره ببرند. باشیم و ببینیم.

یمن با بزرگ‌ترین قحطی جهان روبرو می‌شود!

اگر برای تعیین برندگان جنگها دسترسی به اطلاعات امنیتی دولتها و گروههای شریک در جنگ لازم است تا حکمی درست صادر کرد، بازندگان اما همیشه از قبل مشخصند، مردمان کشورهای درگیر در جنگ و محیط زیست مناطق جنگی از پیش بازندگان جنگها هستند.

چهار سیاست اصلی محیط زیستی دولت دوازدهم

رئیس سازمان محیط زیست در بخشنامه‌ای مدیریت پسماندها، کاهش آلودگی هوای کلانشهرها، مهار ریزگردها و تامین حقابه تالاب ها را چهار سیاست اصلی این سازمان در چهار سال فعالیت دولت دوازدهم ابلاغ کرد. عیسی کلانتری در بخشنامه ای خطاب به معاونان و مدیران ستادی و استانی، چهار سیاست اصلی این سازمان در چهار سال فعالیت دولت دوازدهم را ابلاغ کرد.

رابطه گورخوابی با تخریب محیط زیست

مازیار واحدی – چه کسانی گورخوابان را به این گورها پرتاپ کرده اند؟ تخریب محیط زیست و بحران آب چقدر در گسترش پدیده گور خوابی تاثیر گذاشته است؟ بحران آب، خشکسالی و عوارض آن از زاویه های گوناگون مورد بررسی کارشناسان این رشته و علاقه مندان به محیط زیست قرار داشته و دارد. طبیعت و انسان همواره بر هم دیگر تاثیر گذاشته و از هم تاثیر گرفته اند. این پروسه در طی تاریخ همیشه وجود داشته است. هرچند تاثیرات این دو برهم متقابل است، ولی وابستگی آنها یک طرفه است. طبیعت به معنای عام به انسان وابسته نیست، بلکه این انسان است که به اشکال گوناگون وابسته به وجود طبیعت است.

غبار دریاچه ارومیه «سمّی» است

هوای تازه – آمد به سرمان از آنچه می ترسیدیم. آش آنقدر شور شده که آشپز هم صدایش درآمده است. غبارهائی که از روی دریاچه خشک شده ارومیه برمی خیزد، سمّی است. اولین عارضه بلعیدن این غبارها خود را به صورت بیماری ریوی در بین کودکان ساکن در روستاهای مجاور خود را نشان می دهد. افزایش دو و نیم برابری اشعه ماوراء بنفش هم تائید شده است. سطح آب دریاچه در بیست سال گذشته بیش از هشت متر کاهش داشته است. سرعت خشک شدن دریاچه ارومیه تقریبا با سرعت خشک شدن دریاچه آرال برابری می کند. چه میزان دیگر بایستی صبر کرد تا کاری کارشناسی شده بر روی این دریاچه صورت بگیرد؟ چقدر دیگر باید خسارت پرداخت تا دولتیان تصمیم بگیرند بجای هزینه کردن در تقویت تجهیزات نظامی و یا افزایش بودجه حوزه های علمیه، و سازمانها و نهادهای عقیدتی و سیاسی وابسته به روحانیت، و یا سرمایه گذاری برای مسافرت های زیارتی میلیون ها نفر به کشورهای همسایه، بودجه لازم برای احیای دریاچه ارومیه را تامین کنند. دریاچه ای که ادامه حیاتش به شکل وحشتناکی در خطر است. مرگ دریاچه یعنی مرگ زندگی در این منطقه.

عبور روزانه دو هزار و سیصد نفتکش عراقی از جاده های استان لرستان

هوای تازه – خبرگزاری دولتی مهر در خبری که از واژگونی یک نفت کش و آلوده کردن محیط زیست منطقه در محور جاده پلدختر – اندیمشک خبر می داد نوشت که بنا بر بعضی از آمارها روزانه دوهزار و سیصد نفتکش عراقی در جاده های استان لرستان به تردد مشغولند. این یعنی اینکه  در هر دقیقه یک و نیم نفتکش از محورهای جنوبی این استان عبور می کنند. با توجه به کیفیت جاده های کشور که یکی از دلایل اصلی بسیاری از تصادفات اعلام می شود، خسارتی را که تردد این تعداد از نفت کشها می توانند وارد کنند بسیار بسیار بالا خواهد بود. این جدای از خسارات حوادثی نظیر واژگون شدن و یا تصادف این نفت کشها است. حوادثی که تخریب محیط زیست را دامن می زنند. آیا این راه عاقلانه ای برای واردات و صادرات مواد نفتی است؟ خسارت های ناشی را چه کسانی به عهده می گیرند؟ آیا آماری از میزان این خسارت ها وجود دارد؟

قاچاق خاک به کشورهای حوزه خلیج فارس